1- تقوای الهی
خداوند «فرقان» و «مخرج» را حاصل تقوای خدادادی میداند. انسان برای این که به بصیرت و روشنگری واقعی برسد، می بایست با مهار نفس خود هرگونه ناپاکی را از خود بزداید و تقوای فطری پیشه کند. هنگامی که تقوای فطری که عاری از پلیدی و ناپاکی هاست، در انسان وجود داشته باشد، آن گاه است که هدایت الهی از طریق وحی و الهام در وی تأثیرگذار خواهد بود و اهل ایمان به خدا و پیامبر(ص) و قرآن می شود و درهای بصیرت بر روی وی گشوده می گردد و چشم و دلش به گونه ای دیگر به مسایل می نگرد و آنها را تحلیل و تبیین می کند و توصیه هایی را در دستور کار خویش قرار می دهد.
از نظر قرآن بصیرت و روشنگری، بینش و نگرش درست و صحیحی است که آدمی با این امور می تواند آن را به دست آورد. بنابراین کسانی که به وسیله اعضا و جوارح خویش تنها در اندیشه پاسخ گویی به خواسته های نفسانی هستند، نمی توانند به بصیرتی دست یابند که حقایق را بر آنان منکشف سازد و آنان را نسبت به کار درست از نادرست آگاه و هوشیار کند و قدرت تشخیص شان را افزایش دهد و در نهایت از کار نادرست باز دارد.
خداوند از ایمان به عنوان مهم ترین عامل دست یابی انسان به قدرت تشخیص حق از باطل و درست از نادرست یعنی بصیرت اشاره می کند و تقوا را از مهم ترین عوامل تحقق بخش بصیرت و روشن دلی در آدمی بر می شمارد.
2- اطاعت از حجت زمان و شناخت مطالبات او
این عامل از کلیدی ترین و در بسیاری از مواقع از اصلی ترین راه حل افزایش بصیرت است. مصادیق فراوانی وجود دارد که مردمانی به سبب اطاعت و عدم اطاعت از حجت و ولی زمان هدایت یا گمراه شدند. خداوند متعال همواره حجت هایی بر مردم قرار می دهد تا راهنمای ایشان باشد و خصوصا در مشتبهات و فتنه ها لزوم پیروی از ایشان مضاعف می شود. ولایت فقیه کامل ترین و عالی ترین مصداق حجت الهی است و در مقطع کنونی پشتیبانی از وی و شناخت مطالبات ایشان و عمل به آن، کشور و انقلاب را از هرگونه خطری حفظ می کند. ولی فقیه کامل ترین و بهترین مرجع روشنگری و بصیرت افزایی است. نظریه ولایت فقیه راه را بر تفسیر به رای (در مسائل سیاسی و اجتماعی) که عامل تشتت و پراکندگی خواهد شد، بسته است و منویات وی بهترین نقشه راه یک جامعه اسلامی است.
3- مطالعه و تدبر در آیات قرآن و سنن الهی
قرآن کریم مکرراً مفاهیم حق و باطل را در قالبهای مختلف بیان و ابعاد آن را روشن کرده است و قواعد متعددی برای این شناخت و حرکت بر مدار حق اعلام داشته است. قرآن کتاب هدایت و مبنای زندگی مسلمانان است. هر چه شناخت ما از قرآن و اوامر و نواهی و اصول و مبانی آن بیشتر و بهتر باشد در فهم و درک و جهان بینی ما در مورد مسائل مختلف تاثیر بیشتری خواهد داشت.
4- مطالعه و شناخت سیره ائمه
ائمه بزرگوار ما همواره با باطل درگیر بوده اند و اهل باطل همراه فتنه ها را یکی پس از دیگری ایجاد کرده اند و ائمه با باطل و اهل آن مبارزه کرده اند و غالب این مبارزات هم از جنس عقیدتی و روشنگری فکری و فرهنگی بوده و کمتر به صورت فیزیکی و نظامی مشاهده شده است . از این رو سیره ائمه و بیانات آنان در راهنمایی مردم جزء مهم ترین ملاک های بصیرت افزایی خواهد بود.
5- شناخت و بینش بر مبنای حق – اسلام شناسی و جهان بینی توحیدی
امام علی علیه السلام می فرماید اگر حق را بشناسی ، اهل آن را خواهی شناخت. اصولا بصیرت چیزی جز شناخت حق و اهل آن نیست و البته این امر گاهی بر انسان مشتبه می شود و خصوصا در زمان فتنه نمی توان به سادگی آن را تشخیص داد. و راه این شناخت، تربیت نفس و فکر خویش است، به صورتی است که همواره اصول و مبانی مکتبی و منطقی را در هر رویدادی در نظر بگیرد و همه چیز را بر این پایه قرار دهد. با این استمرار و ملکه حتی در مواقع سخت و دشوار فتنه تشخیص حق و حرکت بر مبنای بصیرت بر این شخص ساده و دست یافتنی خواهد بود. بسیاری از مردم در یک فرآیند، به بصیرت دست می یابند، زیرا بصیرت از اموری نیست که ناگهان تحقق یابد، بلکه در یک فرآیند با علل و عوامل مختلف در انسان پدیدار می شود.
اصولاً انسان مومن و متقی از نظر قرآن کسی است که درک درستی از وقایع جاری جهان و جامعه داشته باشد و آن را براساس حقایق هستی تحلیل کند و مسیر درست را بشناسد و برپایه آن بر وقایع جامعه وجهان تاثیرگذار باشد.
برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.